ایران من
ایران من ای که خاکت مظهر فرو شکوست ای که ذره ذره خاکت گوهریست آن سوی کوه
می کشید آرش کمان دل را در هر نفس تا که ایران، ایران شود نماند در قفس
می کشید فرهاد دستان خودرا بر زمین و بر هوا پس چرا شیرین او یک دم بمرد و بی صدا
ایران من ای که فرزند دلیرت کورش بی همتاست مهرو ایمانش به تو اخر عشق و وفاست
ایران من ای که خاکت مظهر فرو شکوست ای که ذره ذره خاکت گوهریست آن سوی کوه
می کشید آرش کمان دل را در هر نفس تا که ایران، ایران شود نماند در قفس
می کشید فرهاد دستان خودرا بر زمین و بر هوا پس چرا شیرین او یک دم بمرد و بی صدا
ایران من ای که فرزند دلیرت کورش بی همتاست مهرو ایمانش به تو اخر عشق و وفاست